دل ِ شکسته


دنیای من محمد

به بهاران سوگند که تو بر خواهی گشت،من به این معجزه ایمان دارم


سمی نوشت:


دل ِ شکسته را بند هم که بزنی

 

 

بی فایده است !!!


 

هر کاری بکنی

 

 

باز هم غم و غصه


 

از ترَک هایش


 

چکُه می کند!!!

 

 



نظرات شما عزیزان:

محسن
ساعت16:25---7 بهمن 1390
عشق داستان امروز و دیروز نیست ،عشق ید طولانی به قدمت تاریخ کهن دارد،سمیرا جان کسی نیست که از درد عشق ننالد،عشق چه با معشوق باشد چه بی آن سراسر درد و اندوه است و از صمیم قلب برایت دعا می کنم که عشقت برگردد تا در کنارش به خوشبختی برسی.
و دوست دارم از همین جا هم به عشق خودم که حتی جرأت این رو ندارم که بهش بگم دوستش دارم این پیامو بدم.
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت،نمی توان گفت و حتی نمی توان سرود،با تو بودن قصه ی شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی من...و من همچون غربت زده ای در آغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد تا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:46 توسط سمیرا | |


Power By: LoxBlog.Com